1399/10/15
بازم یک روز سرد زمستونی بود! مثل تمام سالهای زندگیم... روز تولدم را دوست داشتم؛ دختر زمستون بودن را دوست داشتم و ... در کنار تو بودن را...! از کار که برگشتم به این فکر میکردم که آیا روز تولدم را یادت هست؟! وقتی در خونه را باز کردم، سردی خانه بهم یادآوری کر ...